داستان

ارزش یک انسان

image

سخنران در حالی که یک بیست دلاری را بالای دست برده بود، از افراد حاضر در سمینار پرسید: چه کسی این ۲۰ دلار را می‌خواهد؟ دست‌ها همه بالا رفت، او گفت: قصد دارم این اسکناس را به یکی از شما بدهم؛ اما اول اجازه بدهید کارم را انجام دهم.
سخنران ۲۰ دلاری را مچاله کرد و دوباره پرسید: هنوز کسی هست که این اسکناس را بخواهد؟ دست‌ها همچنان بالا بود..
او گفت: خب اگر این کار را بکنم، چه می‌کنید؟
سپس اسکناس را به زمین انداخت و آن را زیر پایش لگد کرد. او ۲۰ دلاری مچاله و کثیف را، از روی زمین برداشت و گفت : کسی هنوز این را می‌خواهد؟ دست‌ها باز هم بالا بود.
سخنران گفت: دوستان من، شما همگی درس ارزشمندی را فرا گرفتید، در واقع چه اهمیتی دارد که من با این ۲۰ دلاری چه کار کردم؛ مهم این است که شما هنوز آن را می‌خواهید. چون ارزش آن کم نشده است، این اسکناس هنوز ۲۰ دلار می‌ارزد.
خیلی وقت‌ها در زندگی به خاطر شرایطی که پیش می‌آید، زمین می‌خوریم، مچاله و کثیف می‌شویم، احساس می‌کنیم که بی‌ارزش شدیم، اما اصلاً مهم نیست که چه اتفاقی افتاده و چه اتفاقی خواهد افتاد! شما هرگز ارزش خود را از دست نخواهید داد؛ کثیف یا تمیز، مچاله یا تاخورده، هنوز برای کسانی که شما را دوست دارند ارزشمند هستید.

محمد نصیریان

مشخصات فردی نام: محمد نصیریان تاریخ تولد: ۳ مرداد ۱۳۶۸ جنسیت: مرد – مجرد محل سکونت: ایران – شیراز تحصیلات سطح تحصیلات: دانشجوی دکتری مدیریت صنعتی رشته تحصیلی: مدیریت صنعتی گرایش تولید و عملیات محل تحصیل: دانشگاه آزاد یزد

نوشته های مشابه

‫۸ دیدگاه ها

  1. پخش کننده ی آبگرمکن، پکیج شوفاژ دیواری و رادیاتور در تهران

    آماده همکاری با فروشگاه ها، همکاران، دفاتر ساختمانی و… با تخفیف ویژه و ارسال رایگان

    محمد قمی زاد

    نمایندگی مجاز بوتان

    کد ۱۲۵۵

    ۰۲۱۴۴۷۰۱۲۵۴

    ۰۹۱۲۳۲۴۰۵۵۶

    ۰۲۱۶۵۳۱۰۰۹۸

    ۰۲۱۶۵۲۴۵۲۲۰

  2. سلام
    حرف های زیادی بلد نیستم….
    من، تنها “چشمان تو” را دیده ام
    و
    گوشه ای از لبخندت که حرف هایم را دزدید!
    از عشق چیزی نمی دانم اما…
    عاشقانه دوستت دارم….
    کودکانه تر از آنچه فکر کنی!!!!

  3. روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم ‏را، دوستانم را، زندگی ام را!

    به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا ‏صحبت کنم. به خدا گفتم: آیا می‏ توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟

    و جواب ‏او مرا شگفت زده کرد.

    او گفت : آیا درخت سرخس و بامبو را می بینی؟

    پاسخ دادم : بلی.

    فرمود: ‏هنگامی که درخت بامبو و سرخس راآفریدم، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم. به آنها نور ‏و غذای کافی دادم. دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا ‏گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نکردم. در دومین سال سرخسها بیشتر ‏رشد کردند و زیبایی خیره کننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. ‏من بامبوها را رها نکردم. در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند. اما من ‏باز از آنها قطع امید نکردم. در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد. در ‏مقایسه با سرخس کوچک و کوتاه بود اما با گذشت ۶ ماه ارتفاع آن به بیش از ۱۰۰ فوت ‏رسید. ۵ سال طول کشیده بود تا ریشه ‏های بامبو به اندازه کافی قوی شوند. ریشه هایی ‏که بامبو را قوی می‏ ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می ‏کرد.

    ‏خداوند در ادامه فرمود: آیا می‏ دانی در تمامی این سالها که تو درگیر مبارزه با ‏سختیها و مشکلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ‏ساختی. من در تمامی این مدت ‏تو را رها نکردم همانگونه که بامبوها را رها نکردم.
    ‏هرگز خودت را با دیگران ‏مقایسه نکن. بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل کمک می کنن. ‏زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می ‏ کنی و قد می کشی!
    ‏از او پرسیدم : من ‏چقدر قد می‏ کشم.
    ‏در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد می کند؟
    جواب دادم: هر ‏چقدر که بتواند.

    ‏گفت: تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی، هر اندازه که ‏بتوانی

    پست بسیار زیبایی بود :rose: :rose:

  4. خدا رو شاکرم:
    برای شلوغی و کثیفی خانه بعد از مهمانی
    چون یعنی دوستانی دارم که پیشم میان.

    برای لباسهایی که کمی برام تنگ شدن
    چون یعنی غذا برای خوردن دارم.

    برای سایه ای که شاهد کار منه
    چون یعنی خورشید تو زندگیم می‌تابه.

    برای چمنی که باید زده بشه، برای پنجره هایی که باید تمیز بشه و ناودانهایی که باید تعمیر بشه
    چون یعنی خانه ای برای زندگى کردن دارم.

    برای هزینه بالا برای گرمایش
    چون یعنی خانه گرمی دارم.

    برای کوه لباسهایی که باید شسته و اتو بشوند
    چون یعنی رختی برای پوشیدن دارم.

    برای کوفتگی و خستگی عضلاتم آخر روز
    چون یعنی قادر بودم که سخت کار کنم.

    برای زنگ ساعتی که صبح مرا از خواب بیدار میکند
    چون یعنی هنوز زنده هستم.

    و در آخر برای این همه پیام‌های زیبا
    چون یعنی دوستان زیادی دارم که به فکر من هستند…

    خوب زندگی کنید!
    زیاد بخندید!
    با تمام قلبتان دوست بدارید!

  5. من فقط عاشق اینم حرف قلبت و بدونم
    الکی بگم جداشیم تو بگی که نمی تونم

    من فقط عاشق اینم بگی از همه بیزاری
    دو سه روز پیدام نشه تا ببینم چه حالی داری

    من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم
    انقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم

    عاشق اون لحظه ام که پشت پنجره بشینم
    حواست به من نباشه دزدکی تو رو ببینم

    ببینم که وقتی هستم مهربونی یا همیشه
    ببینم کدوم ترانه م رو لبات زمزمه می شه *

    من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم
    انقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا