عاشقانهمتن عاشقانه
این شهر
این شهر
شهر قصه های مادر بزرگ نیست
که زیبا و آرام باشد
آسمانش را هرگز آبی ندیده ام
من از اینجا خواهم رفت
و فرقی هم نمی کند
که فانوسی داشته باشم یا نه
کسی که می گریزد
از گم شدن نمی ترسد..
این شهر
شهر قصه های مادر بزرگ نیست
که زیبا و آرام باشد
آسمانش را هرگز آبی ندیده ام
من از اینجا خواهم رفت
و فرقی هم نمی کند
که فانوسی داشته باشم یا نه
کسی که می گریزد
از گم شدن نمی ترسد..
میبینی روزگار را چگونه ساز مخالف میزند با من،!!!!!
آنروز ک قرلر بودبیایی دقیقه ب دقیقه و ثانیه ب ثانیه این لحظات نمی گذشت………..
اما ببین امروز ک قرار است بروی ببین چگونه این عقربه ها از هم سبقت میگیرند……… :rose:
یک شمع می تواند بدون آنکه خاموش شود
هزاران شمع دیگررا روشن کند
مثل مهربانی که هیچ وقت با
تقسیم شدن کم نمی شود
زیباست که ببینی کسی میخندد
وزیباتر اینکه بدانی خودت
باعث خنده اش شده ای.
همه گفتن : عشقت داره بهت خیانت می کنه!
گفتم : می دونم
گفتن : این یعنی دوستت نداره
گفتم : می دونم
گفتن : احمق یه روز می ذاره میره تنها می شی
گفتم : می دونم
گفتند : پس چرا ولش نمی کنی؟
گفتم : این تنها چیزیه که نمی دونم
تنهایی …
تاوان همه “نه” هایی است که نگفتم تا دل کسی نشکند
همه محبتهایی که زیادی هدر دادم تا دلی به دست آورم
همه دوستت دارم های آبکی که جدی گرفتم
همه سادگی که در این دنیای هزار چهره خرج کردم
تنهایی …
تاوان همه خوش بینی است که به دنیا و آدمهای این روزها داشتم
یک روز خیلی بد رفتنم را برای همیشه،
باور خواهی کرد…؟!
نا امید خواهی شد…!
و من……،
برایت چیزی خواهم شد مثل،
یک خاطره ی دور تلخ و شیرین…..!
ولی،
دور…….!!
خیلی دور………………………
در زندگی به کسانی دل می بندیم که نمی خواهندمان و از وجود کسانی که می خواهندمان بی خبریم ، شاید این باشد دلیل تنهایی مان…….