عاشقانهمتن عاشقانه
ابروی من
شرشرکنان اب می ریزد ازین خیال خواب
واژها مستم می کنند
زندگی خسته ام می کند
ابروی من
نگاه تو
فصل ها، صدای بیمار
رنگ عشق
ای باد صبا خبر از معشوق ما کی می آوری …؟
شرشرکنان اب می ریزد ازین خیال خواب
واژها مستم می کنند
زندگی خسته ام می کند
ابروی من
نگاه تو
فصل ها، صدای بیمار
رنگ عشق
ای باد صبا خبر از معشوق ما کی می آوری …؟
دلتنگم نه دلتنگ تو
دلتنگ اینکه یه روزی هوامو داشتی
دلتنگ اینکه هر لحظه به یادم بودی
دلتنگ هر دقیقه شنیدن صدات
دلتنگ تا صبح بیدار موندنت فقط به خاطر اینکه دل من گرفته
دلتنگ اینکه اسممو سوالی صدا کنی
دیدی ؟ من که دلتنگ تو نیستم !
گاهی سخت میشود
دوستش داری و نمی داند
دوستش داری و نمی خواهد
دوستش داری و نمی آید
دوستش داری و سهم تو از بودنش
فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت
دوستش داری و سهم تو از این همه
فقط تنهایی است…
از خودم دور میشوم
تا به تو نزدیکتر باشم
این روزها ……….
” خیال ”
تنها راه با تو بودن است !
نمی دانم فرهاد دگرازچه می نالید؟
اوکه تمام زندگیش شیرین بود …
دلم میخواهد آرام سر بگذارم درکما فرو روم یا سکته کنم دوس دارم دلپواسی همه را ببینم مخصوصا او…
پرواز باور پرنده ایست که به پرواز می اندیشد
دلیل پرواز پر نیست ، زندگی قانون باورها و لیاقت هاست
و تو لایق هر آنچه بخواهی !
حق الناس همیشه پول نیست …
گاهی دل است ؛
دلی که باید میدادی و ندادی …
به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد :
اندوه پنهان شده در لبخندت را
عشق پنهان شده در عصبانیتت را
و معنای حقیقی سکوتت را
تمام تلاشم را می کنم که خاطراتت را به یاد نیاورم…
اما مگر می شود این جا باشی و بدانم که هستی در همین اطراف و دلتنگ نشوم؟
روزهایی که می دانم فاصله ی زمینی ات از من دور است آسوده ترم….
نزدیک که می شوی نبودنت انگاری مشت می شود و مرا له می کند….