عاشقانهمتن عاشقانه
تلخ است
غمگینی آدم هایی که دوستشان دارم غمگینم می کند
گاهی دلم می خواهد با انگشتم
گوشه لب شان را بالا ببرم شاید خنده یادشان بیاید
اینکه کاری از دستم بر نمی آید
اینکه زورم به دنیا نمی رسد
تلخ است
خیلی تلخ…
غمگینی آدم هایی که دوستشان دارم غمگینم می کند
گاهی دلم می خواهد با انگشتم
گوشه لب شان را بالا ببرم شاید خنده یادشان بیاید
اینکه کاری از دستم بر نمی آید
اینکه زورم به دنیا نمی رسد
تلخ است
خیلی تلخ…
Big LIkeeeeeeee
خدایا…
صدایت میکنم چون در این دنیادیگر صدابه صدا نمیرسه
اما تو گفتی که شنوایی
واسه همین فقط تو رو صدا میکنم…
تنهام نذار…
زمان گذشت بدون توجه به چیزهای کوچکی که کم هم نبودند
چیزهای کوچکی که حداقل می توانستند تحمل کردن زندگی را آسان تر کنند
گاهی فرصت نبود
گاهی حوصله
و من خیلی دیر این را فهمیدم
خیلی دیر،
هر چند که شاید هنوز هم پشت این همه سیاهی
کسی ، چیزی پیدا شود که نام من را از یاد نبرده باشد
دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کند
دیگر گرمای دستی دلم را به تپیدن وا نمی دارد
می روم تا در تاریکی راه خود را پیدا کنم
که به چراغ های نورانی و دست های گرم دیگر اعتمادی نیست…
خواهش میشه.
خودراارزان نفروشیم،
درفروشگاه بزرگ هستی
روی قلب انسان نوشته اند
قیمت=خدا
حکایت عجیبیست رفتار ما
خداوند می بیند و می پوشاند
مردم نمی بینند و فریاد می زنند . . .
روزی هوا خواهم شد
و تو مرا تنفس خواهی کرد
و دلتنگم خواهی شد
و نفس هایت
.
.
.
عمیق تر خواهد بود…
……………..
اپم خوشحال میشم سربزنی.
گرفتن دست هایش آرزویم بود
اما از بخت بدم مچش را گرفتم
پسرخالم بهم اس داده:
یه عاشق میگه : اگه اتفاقی واست بیفته ؛ میمیرم !
اما …
یه رفیق میگه : اگه بمیرم هم نمیذارم اتفاقی برات بیفته !!!
برگشتم گفتم: حالا عاشقمی یا رفیقم؟!
برگشته میگه من پسر خالتم!
شده بکشمت نمیذارم اتفاقی واسه خودم بیوفته! :laugh:
یه وقتای آدم اونقدر تنهاست که
آرزو داره یکی صداش کنه
حتی اشتباهی.. :-((