حماسهٔ گیلگامش یا حماسهٔ گیلگَمِش یکی از قدیمیترین و نامدارترین آثار حماسی ادبیات دوران تمدن باستان است که در منطقهٔ میانرودان شکل گرفتهاست. قدیمیترین متون موجود مرتبط با این حماسه به میانهٔ هزارهٔ سوم پیش از میلاد مسیح میرسد که به زبان سومری است. از این حماسه نسخههایی به زبانهای اَکدی و بابِلی و آشوری موجود است.[۱] این حماسه در سال ۱۸۷۰ توسط جورج اسمیت ترجمه و منتشر شدهاست. ترجمهی پارسی این حماسه توسط احمد شاملو صورت گرفته و نشر چشمه آن را به چاپ رسانده.
تاریخچهٔ کشف
به سال ۱۸۴۹، آستن هنری لایارد (به انگلیسی: Austen Henry Layard)، در ساحل رو به روی موصل در کویونجیک بزرگ ترین قصر نینوا مربوط به دورهٔ آشور بانیپال را یافت. لایارد در دو تالاری که کشف کرد، کتابخانهٔ آشور بانیپال را دید که مشتمل بر ۲۸ هزار لوح گلی بود.[۲][۳] در سوم دسامبر ۱۸۶۲، جورج اسمیت (به انگلیسی: George Smith) در انجمن آثار تورات سخنرانی کرد و مدعی شد که در یکی از الواح کتابخانهٔ آشور بانیپال داستان طوفانی را خوانده که شباهت بسیاری با داستان طوفان نوح تورات دارد.[۴] به دلیل ناقص بودن متن الواح، او خود به کویونجیک سفر کرد و به طور اتفاقی باقی الواح حماسه را کشف کرد.[۳]
در سال ۱۸۷۰، او نخستین ترجمهٔ گیلگمش را انتشار داد.[۵]
در سال ۱۸۸۹ پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیا تپهٔ نیپور عراق را شناسایی و سی تا چهل هزار لوح کشف کردند که در بین آنها کهن ترین متن گیلگمش موجود بود. این متن در سال ۱۹۳۰ به وسیلهٔ کمپل تامپسون (به انگلیسی: Kampbell Thompson) برگردان و حاشیه نویسی شد.
نسخه شناسی
حماسهٔ گیلگمش در اصل متعلق به فرهنگ سومری و ۲۴۰۰ سال پیش از میلاد است که بعدها به فرهنگ آشوری و بابلی و اکّدی راه یافتهاست و هر بار اضافاتی به آن افزوده شده.[۳][۲]
از بین منابع مختلف، دو نسخهٔ حماسه تا حدودی بازسازی شدهاست:
- نسخهٔ مرجع اکدی
- نسخهٔ بابلی کهن.
نسخهٔ مرجع اکدی
این نسخه، توسط سین لیق اونینی (به انگلیسی: Sin-Liqe-Unninni) ما بین ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ پیش از میلاد، از منابعی قدیمی تر گرد آوری شدهاست و به سال ۸۴۹، توسط آستن هنری لایارد در کتابخانه آشور بانیپال در نینوا کشف شد.[۵] این مجموعه شامل دوازده لوح است و هر لوح مشتمل بر شش ستون پله وار در سیصد سطر، به صورت شعر. لوح دوازدهم که در دنبالهٔ یازده لوح اصلی آمده، احتمالاً بعداً الحاق شدهاست و ارتباط کمی با الواح پیشین دارد و به وضوح از یازده لوح قبلی کوتاه تر است.
این لوح مشابه یکی از شعرهای قدیمی تر سومری است که در آن گیلگمش انکیدو را برای بازگرداندن اشیائی به دنیای زیرین میفرستد و او در قالب یک روح بازمیگردد و شرح دنیای زیرین را به گیلگمش میدهد.
نسخههای بابلی کهن
این نسخه از حماسه ترکیبی از لوحها و قطعات تکه پارهٔ مختلف است. این نسخه به خاطر لوحهای گمشده و قسمتهای خالی در بیشتر موارد ناقص است.
سرودهای سومری
پنج داستان دیگر از گیلگمش در قالب سرودهای سومری موجود است که قدیمی ترین یافتهها در مورد گیلگمش هستند. قدمت آنها به ۲۰۰۰ تا ۲۱۵۰ قبل از میلاد بر میگردد. این سرودها احتمالاً ماجراهای مستقلی هستند نه بخشی از حماسه. اسمهای شخصیتها در سرودها، با اسمهای نسخههای بعدی اکدی، تفاوتهایی دارند و نیز تفاوتهایی در داستان اصلی دارند. مثلاً در سرودها انکیدو بندهٔ گیلگمش است. این پنج سرود عبارت اند از:
- سرودی مربوط به بخش جنگل سدر (لوحهای ۲ تا ۵ در نسخهٔ مرجع). گیلگمش و انکیدو به همراه مردان دیگر به جنگل سدر سفر میکنند. سپس توسط هومبه به به دام میافتند و گیلگمش (در یکی از نسخهها به همراه انکیدو) به او حقهای میزند و او قدرتش را از دست میدهد.
- سرودی مربوط به قسمت نر گاو آسمانی (لوح ۶ از نسخهٔ مرجع). وقتی که گیلگمش به عیاشی مشغول است، اشتهای سیری ناپذیر نر گاو باعث خشکسالی و قحطی میشود. لوگلبندَه او را متقاعد میکند که به همراه انکیدو با گاو بجنگد.
- سرود سوم ارتباطی با وقایع حماسه ندارد. در این شعر، سپاهیان کیش، تحت فرمان شاه عکّا، اوروک را محاصره میکنند. گیلگمش او را شکست میدهد و سپس میبخشد.
- سرودی که منبع لوح دوازدهم نسخهٔ مرجع اکدی است و ماجرای سفر انکیدو به دنیای زیرین را میگوید.
- سرودی در مورد مرگ و دفن گیلگمش و تقدیس او به عنوان یک نیمه خدا. گیلگمش را در بستر رود فرات دفن میکنند و جریان آب را از رویش میگذرانند تا یافته نشود.
خلاصهٔ حماسه بر اساس نسخهٔ مرجع اکدی
لوح ۱
اهالی اوروک به درگاه خدایان شکایت زورگویی گیلگمش را میبرند. خدایان به ارورو میگویند که مردی زورمند بیافریند تا با گیلگمش مبارزه کند و اوروک در آسایش باشد. ارورو انکیدو را از خاک میآفریند. انکیدو در دشتها با حیوانات زندگی میکند. یک صیاد که انکیدو دامهایش را میرماند، راهبهٔ شادی را به دشت میآورد تا انکیدو را از این کار بازدارد. انکیدو با او معاشقه میکند.
لوح ۲
راهبهٔ شادی انکیدو را به نزد چوپانان میبرد. مردی از آنجا گذر میکند و زورگوییهای گیلگمش را برای انکیدو شرح میدهد. انکیدو خشمگین به اوروک میرود و با گیلگمش مبارزه میکند. گیلگمش پشتش را میخواباند و او را دوست خود میخواند. سپس به او میگوید که به همراهی هم، به جنگ هومبه به، دیو جنگل سدر خدایان بروند.
لوح ۳
پیرسالان به گیلگمش نصیحتهایی برای این سفرش میکنند. نین سون، مادر گیلگمش برای او دعا میکند و از انکیدو میخواهد که از پسرش محافظت کند.
لوح ۴
گیلگمش و انکیدو به سوی جنگل سدر خدایان به راه میافتند. گیلگمش پنج خواب میبیند و انکیدو آنها را به پیروزی تعبیر میکند. وقتی به آستانهٔ جنگل سدر میرسند، انکیدو هراسان میشود و گیلگمش او را دلداری میدهد و وارد جنگل میشوند.
لوح ۵
با هومبه به مبارزه میکنند و گیلگمش با سه ضربه سرش را جدا میکند و سپس درختان جنگل سدر را میکوبند و میکَنند.
لوح ۶
ایشتر به گیلگمش میگوید که معشوق او باشد، ولی گیلگمش عشق او را نمیپذیرد. ایشتر نر گاو آسمانی را در اوروک رها میکند. نر گاو به ویرانی اوروک میپردازد و انکیدو و گیلگمش با هم او را میکشند. سپس انکیدو خوابی میبیند و برای گیلگمش تعریف میکند.
لوح ۷
انکیدو خواب دیده که خدایان برای مجازات گناهان گیلگمش و انکیدو (کشتن هومبه به، نابود کردن جنگل سدر و کشتن نرگاو آسمانی) تصمیم گرفتهاند که انکیدو باید بمیرد. انکیدو صیاد و راهبهٔ شادی را که او را از زندگی در دشت به در آوردهاند، نفرین میکند.
انکیدو بار دوم خواب میبیند که مردی او را به دنیای زیرین میبرد و گیلگمش او را یاری نمیکند.
انکیدو دوازده روز در بستر بیماری میافتد.
لوح ۸
انکیدو میمیرد و گیلگمش بر مرگش مویه میکند و دستور میدهد تندیسی از او بسازند.
لوح ۹
گیلگمش اندوهگین از مرگ انکیدو، راهی جایگاه اوته نه پیشتیم (تنها انسانی که توانسته به جاودانگی برسد) میشود تا راز جاودانگی را از او بپرسد. به دو کوه میرسد که معبر آفتاب اند. دو نگهبان کوه که مانند کژدم هستند، راه را نشانش میدهند. او وارد ظلمات شده و آن سوی ظلمات باغی میبیند که برگهایش از لاجورد و میوههایش از عقیق است.
لوح ۱۰
گیلگمش با سی دوری سابیت ملاقات میکند و از جایگاه اوته نه پیشتیم میپرسد. سی دوری سابیت اورشه نبی، کشتیبانِ اوته نه پیشتیم را به او مینماید. گیلگمش با کشتی او به جایگاه اوته نه پیشتیم میرسد و ماجرای خود را برایش میگوید. اوته نه پیشتیم میگوید مرگ تقدیر گریزناپذیر انسان است.
لوح ۱۱
گیلگمش از راز جاودانگی اوته نه پیشتیم میپرسد. اوته نه پیشتیم ماجرای طوفان بزرگ را تعریف میکند. در زمان طوفان بزرگ، او به دستور اآ کشتی ای ساخت و یک جفت از هر حیوانی در آن گذاشت. وقتی خدایان از زنده بودن او مطلع شدند، او و جفتش را در شمار خدایان قرار داده و ساکن آن سوی دریا کردند.
آن گاه اوته نه پیشتیم جای گیاه جاودانگی را بر گیلگمش آشکار میکند و گیلگمش آن را مییابد. ولی وقتی به شست و شوی خود مشغول است، ماری آن را میخورد و گیلگمش دست خالی به اوروک بازمیگردد.
لوح ۱۲
این لوح ارتباطی با حماسه ندارد.
گیلگمش انکیدو را برای بازگرداندن چیزی به دنیای زیرین میفرستد و به او توصیههایی میکند تا بتواند برگردد. اما انکیدو به توصیههای گیلگمش عمل نمیکند و در دنیای زیرین گرفتار میشود. گیلگمش از خدایان طلب یاری میکند و اآ اجازه میدهد که روح انکیدو بالا بیاید. انکیدو احوال دنیای زیرین را برای گیلگمش بازمیگوید.
خواندم بسیار جالب مرسی زحمت کشیدید موفق باشید و سپاس از اینکه مرا به خاطر دارید
ومن درانتظارمعجزه
به امید روزهای خوب
چشم درراه مسافری خسته
که با آمدنش
روزهایم را آفتابی
شبهایم را مهتابی
ودنیایم را معطرازعطرخوش زندگی کند
تو
آن مسافری که چشمانم به راه آمدنت منتظرنشسته اند