عاشقانهمتن عاشقانه
ﺳﺎﺯ ﺩﻟﺖ ﮐﻪ ﮐﻮﮎ ﻧﺒﺎﺷﺪ …
ﺳﺎﺯ ﺩﻟﺖ ﮐﻪ ﮐﻮﮎ ﻧﺒﺎﺷﺪ …
ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﺷﯽ !
ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﺎﺩﺭﯼ ؛ ﯾﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ
ﻫﺮ ﺩﻭ ﯾﮏ ﺭﻧﮓ ﺩﺍﺭﺩ،
ﺭﻧﮓ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ
ﺳﺎﺯ ﺩﻟﺖ ﮐﻪ ﮐﻮﮎ ﻧﺒﺎﺷﺪ …
ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﺷﯽ !
ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﺎﺩﺭﯼ ؛ ﯾﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ
ﻫﺮ ﺩﻭ ﯾﮏ ﺭﻧﮓ ﺩﺍﺭﺩ،
ﺭﻧﮓ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ
ای صورت پهلو به تبدل زده! ای رنگ
من با تو به دل یکدله کردن، تو به نیرنگ
گر شور به دریا زدنت نیست از این پس
بیهوده نکوبم سر سودازده بر سنگ
با من سر پیمانت اگر نیست نیایم
چون سایه به دنبال تو فرسنگ به فرسنگ
من رستم و سهراب تو! این جنگ چه جنگی است
گر زخم زنم حسرت و گر زخم خورم ننگ
یک روز دو دلباخته بودیم من و تو!
اکنون تو ز من دلزدهای! من ز تو دلتنگ ………
هـــــیـــــچ وقــــت
اشــــک اونــــی که دوســـــش داری رو درنــــــیار…
چـــــون ممــــکنه هـــــــمراه اشــــــکاش
از چشـــــمش بیوفتی
روزگار لعنتی…
هرسازی که زدی رقصیدم
بی انصاف یک بارهم تو به ساز من برقص
ببین دلم چه شوری میزند…!!!!
چه جمله ی غریبی است “فراموشت می کنم”
وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی !
خدایا !
خدایا !گهواره ام را تاب بده
این روزها ناآرام شده ام
بوسه بارانم کن
و تبسمی از سر شوق …
پیشانی دنیا بلند است !!!
موهایم را بباف که دلم برای دستانت تنگ است
آه خدایا ….
تاب بده گهواره ام ٬ زمین را
آرام و قرار ندارم
تاب بده گهواره ام را
آرامم کن ….!!!!
مراقب باش !
وقتی سوار بر تاب زندگی شدی،
دست روزگار هلت می دهد؛
ولی قرار نیست تو بیفتی!
اگر بی تاب نباشی و خودت را به آسمان گره زده باشی،
اوج می گیری…به همین سادگی…!
بـا ایـن شـراب هـا
مـسـت نـمـی شـوم دیـگـر
بـایـد دوبـاره سـراغ چـشـم هـای تـو بـیـایـم !
تو در هوای تمام شعرهایم
جا مانده ای!
خودت را که میگیری از بیت هایم،
هوای جملاتم ابری میشود…
با من بمان، تا پاییز شعرهایم
با تو اردیبهشت شود…
.
زندگی زیباست ، که گاه خاطره ای در میان خاطره ها ،
خاطره ی خاطره ها می گردد . . .
گذشتم ، گذشتی !
من از یک دنیا برای #تو و تو از #من برای …
کـــ ـــ ــ ــاش
بهـ خودمــ ــ ـ ــ ـان قــول بدهیــم
وقتــ ــ ـ ـ ــ ـی عاشق شویــم
کهـ ـــ ” آمــ ــ ــ ـاده ایـ ــ ــم “
نـــــه وقتی کــهــــــ
” تنهــائیـــ ــ ــ ــ ــــ ــ ــــ ـــ ـ ــــم”
.
آرزو هایم هوایی میشوند ، به باد میروند ، دود میشوند !
حس میکنم معتاد حسرت هایم شده ام …
.
بازنده منم که در را باز می گذارم شاید که بازگردی ؛ دزد هم که بیاید چیز مهمی برای بردن نمی یابد !
مهم من بودم که تو بردی …
بهر حال امید است که کوک باشد هرکجا. اما امان از وقتی که کوک نباشد . امیدوارم همیشه سازت کوک کوک باشد
بس ک دلها از تماشای تو گردیده است آب/از سر کوی تو باکشتی گذشتن مشکل است!!
:inlove:
خسته ام …
از نوشتن برای تـــــو…
کمی از خود می نویسم …
این منم که دوستت دارم …
بزرگترین هراس،یک زن نادیده گرفته شدن است…!
این موجودات ظریف به گونه ای خلق شده اند اگر دشمنشان نیز نسبت به آنها بی اعتنا باشد رنج خواهند کشیـــد…!
بزرگترین هراس،یک زن نادیده گرفته شدن است…!
این موجودات ظریف به گونه ای خلق شده اند اگر دشمنشان نیز نسبت به آنها بی اعتنا باشد رنج خواهند کشیـــد…!