عاشقانهمتن عاشقانه
ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ؟
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻳﺎﺩﺵ ﺩﺍﺩﻡ…
ﻭﻟﻲ ﺍﻭ ﺭﻓﺖ..
ﻭ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﭘﺲ ﺩﺍﺩ..
ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺷــﺎﮔــﺮﺩﻫـــﺎ ؟
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻳﺎﺩﺵ ﺩﺍﺩﻡ…
ﻭﻟﻲ ﺍﻭ ﺭﻓﺖ..
ﻭ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﭘﺲ ﺩﺍﺩ..
ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺷــﺎﮔــﺮﺩﻫـــﺎ ؟
از کیمیای نام تو..
این واژه های خام..
در دست های خسته ی من..
شعر می شوند..
من در ادای نام تو دم میزنم..
شعرم حرام باد اگر روزی..
تا بوده ام..
جز با طنین نام تو شعری سروده ام
=============================
آپمـــــــــــــــــــ
سلام
اره منم داشتم
شاگردم خیلی بزرگ بود خیلی :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-( :-(
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻳﺎﺩﺵ ﺩﺍﺩﻡ…
ﻭﻟﻲ ﺍﻭ ﺭﻓﺖ..
ﻭ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﭘﺲ ﺩﺍﺩ..
بله. اگه گفتتون فقط شامل عشقو عاشقی نباشه. منم تجربش کردم تو دوران دانشجوییم از سر دلسوزی با دختری دوست شدم که خیلی تنها بود ترم اولش بود اینقدر بهش محبت کردم که دیگه فکر میکرد مادرشم خودمم این احاو داشتم فکر میکردم دخترم هست اما بعد چند ترم ترم آخر خیلی بد کرد بهم. بعد که رفتیم شهرامون خطشو عوض کرد که من مزاحمش نشم اما الان دوباره داره بهم پیام میده که ببخشمش میگه داره طلاق میگیره میگه من نفرینش کردم. اما اگه منظورتون جنس مخالف هست نه. اما خیلی این موضوع رو دیدم
سلام مهندس. ما ارادت داریم. بله منم داشتم چه جورشم خدا میدونه ۱۵سال سایه سرش بودم .واسه خاطره یه دختر که قصد ازدواج داشت باهاش زدیم به هم. یعنی من نگذاشتم البته خانوادش این اجازه را به من داده بودن منم تا پای جونم وایسادم ونگذاشتم. حالا فهمیده بعد از ۵سال من چرا مخالفت میکردم به همه گفتم مرده واسه من دیگه به شما هم محمد جان دست وپا شکسته یه چیزایی ازش گفتم اگه یادتون باشه :rose: :rose:
هر کسی توی زندگیش
یه بی معرفت داره
که یه روزی، عزیزترین کسش بوده :rose: