عاشقانهمتن عاشقانه
ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺍﻯ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﻰ ﺑﺎﺯ
ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺍﻯ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﻰ ﺑﺎﺯ، ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺩﺳﺖ
ﺷﺎﯾﺪ ﻏﺮﺏ ﺷﺎﯾﺪ ﺷﺮﻕ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﯾﮏ ﺷﮑﺴﺖ
ﻣﻐﻠﻮﺏ ﯾﮏ ﺍﺗﻔﺎﻕ
ﻣﺼﻠﻮﺏ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ
ﺧﺮﺩﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﯿﺒﺮﺩ، ﺑﯿﺎ ﺍﺧﺮﯾﻦ ﺷﺎﻫﮑﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻦ
ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺍﻯ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﻯ ﺏ ﻧﺎﻡ “ﻣﻦ”.
ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺍﻯ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﻰ ﺑﺎﺯ، ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺩﺳﺖ
ﺷﺎﯾﺪ ﻏﺮﺏ ﺷﺎﯾﺪ ﺷﺮﻕ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﯾﮏ ﺷﮑﺴﺖ
ﻣﻐﻠﻮﺏ ﯾﮏ ﺍﺗﻔﺎﻕ
ﻣﺼﻠﻮﺏ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ
ﺧﺮﺩﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﯿﺒﺮﺩ، ﺑﯿﺎ ﺍﺧﺮﯾﻦ ﺷﺎﻫﮑﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻦ
ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺍﻯ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﻯ ﺏ ﻧﺎﻡ “ﻣﻦ”.
از تو روسپی تر
این دنیاست
که زیبایی تو را
فروخته به خیابان های شهر
بی آنکه بداند
تو چقدر شبیه معشوقه منی!
بگذار بسوزیم ما ک دادمان ب آسمان نرسید شاید دودمان برسد…
بودنـــــت همچــون نبـــودنـــــ اســت !
وقتی بودنــــت مــرا به وَجـــــد نمی آورد
پس نبـــودنت هم مـرا رنـــــــج نمی دهد !
بعد از مردنم سرم را جدا کنید و بگذارید روی شانه ام
شانه ای که سر می خواست ، سری که شانه میخواست …
هر دو را به آرزویشان برسانید !
ازاین تکرارساعتها…ازاین بیهوده بودنها….
ازاین بی تاب ماندنها…ازاین تردیدها, نیرنگها…
پریشانم!!!دلم پروازمیخواهد!!!
تمام چیزی که باید از زندگی آموخت، تنها یک کلمه است”میگذر
سلااااااااااااااااااااااااام وبت قشنگه دوست داشتی به منم سر بزن اگه با تبادل لینک موافق بودی لینکم کن بعدش بگو تا بلینکمت ممنوووووووووووووووون :-))
سلااااااااااااااااام با افتخار لینک شدی ;-)
گاهی هم نه برای اینکه، دنبال ازدیاد نعمتیم
نه برای اینکه نشان دهیم آدم قدرشناسی هستیم
نه از ترس
نه از روی عادت
نه برای دل خودمان
و نه به هیچخاطر دیگر
تنها برای خاطر دلِ خدا بگوییم:
الحمدلله …
مجسمه ای ب نام “من”…