یکی از شاگردانم عادت داشت دروغ بگوید…!

یکی از شاگردانم عادت داشت دروغ بگوید،به او گفتم که شیوه نادرستی است و سبب میشود که دیگران نیز به او دروغ بگویند.

گفت:(مانعی ندارد، چون نمیتوانم بدون دروغ گفتن سر کنم .)

یک روز پای تلفن با شخصی صحبت میکرد که صمیمانه به او دلبسته بود . رو به من کرد و گفت: حرف هایش را باور نمیکنم . میدانم که به من دروغ میگوید.

گفتم: مطمئنا این شخص همان کسی خواهد بود که میخوای از او راست بشنوی.

چندی نگذشت که دیگر بار او را دیدم .گفت: دروغگویی ام شفا یافت.

پرسیدم: چه چیز شفایت داد؟

گفت:با کسی زندگی کردم که بیشتراز خودم دروغ میگفت.

زندگی یک آینه است؛و ما در دیگران بازتاب چهره خودمان را میبینیم…!

خروج از نسخه موبایل