ماه: بهمن ۱۳۹۷
- داستان
تصمیم پادشاه..!*
پادشاهی تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند، اما بر اساس قوانین کشور پادشاه می بایست متاهل باشد.…
بیشتر بخوانید » - سخنان بزرگان
فکر نمیکردم به این چیزا اعتقاد داشته باشی…!
راوی: فکر نمیکردم به این چیزا اعتقاد داشته باشی.یا اینکه نماز بخونی! فلان علی: هنوزم اعتقاد ندارم اما…یه نفر که…
بیشتر بخوانید » - متن کوتاه عاشقانه
عشق زیبای من …
عشق زیبای من …? تو زیباترین بهانه برای نفس کشیدنی❤ توپاک ترین شعر عاشقانه ای❤ تو بهترین معنای دوست داشتنی…
بیشتر بخوانید » - متن کوتاه عاشقانه
دوسش دارم …!*
دوسش دارم …❤ میدونین واسه چی؟! همیشه با حرفاش آرومم میکنه .. وقتی میخنده از خندش خندم میگیره..باهام مهربونه… بعضی…
بیشتر بخوانید » - داستان
توکل ..!
زنی که در حومه شهر زندگی می کرد می خواست خانه واثاثیه اش را بفروشد.زمستان بود و چنان برف سنگینی…
بیشتر بخوانید »